توسعه انسانی، توسعه اجتماعی و عملکرد محیطزیست |
کد مقاله : 1105-SNRE-FULL (R1) |
نویسندگان: |
یوسف محمدزاده *1، مریم زینی وند2، حسن حیدری3 1ارومیه، جاده 1/5 نازلو، دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه ارومیه، گروه اقتصاد 2دانشجوی کارشناسی ارشد 3دانشیار دانشگاه ارومیه |
چکیده مقاله: |
توسعه انسانی همواره یکی از مهمترین شاخصهای توسعه در تعاریف مختلف آن، بوده است. این شاخص شامل سلامت افراد، سواد آنها و درآمد سرانه است که توسعهیافتگی انسانهای موجود در جوامع را نشان میدهد.تجارب کشورهای توسعهیافته نشاندهندهی این است که سرمایهگذاری در توسعهی انسانی بازده فوقالعادهای داشته و بدون توجه به آموزش و پرورش و تغییر و تحولات کیفی آن نمیتوان به توسعه همهجانبه دست پیدا کرد. از طرف دیگر بهداشت فرد و یا گروه مرتبط با سطح درآمد بوده و حلقهی واصل بین این دو بهرهوریست. هدف توسعه انسانی پرورش استعدادهای انسان و توسعه امکانات وی است. اما خیلی زود اقتصاددانان توسعه به اهمیت توسعه اجتماعی پرداختند؛ یعنی انسانهای توسعه-یافته تنها در یک ارتباط اجتماعی منطقی و متعالی میتوانند ظرفیتهای خود را بکار گیرند. اما در این میان بدون توجه به محیطزیست این جوامع، نمیتوان از توسعه پایدار سخن گفت. طبق نظریه توسعه پایدار رشداقتصادی و توسعه اجتماعی باید به نحوی صورت گیرد که سرمایههای زیستمحیطی و نیازهای توسعه را برای نسلهای آینده دچار اخلال نسازد. توسعه پایدار از میان طرحها و برنامههای مختلف، آنهایی را بر میگزیند که از لحاظ زیستمحیطی و اجتماعی نسبت به سایر برنامهها دارای برتری باشد. زمانی که محیط طبیعی بشر ناسالم باشد، توسعه انسانی و اجتماعی آنها نیز دچار آسیب شده و مسیر پیشرفت جوامع با مانع جدی روبرو خواهد گردید. بنابرین مفهوم توسعه پایدار از جمله عبارتهای مورد تاکید اقتصاددان توسعه است. در واقع توسعه پایدار دارای مفهومی قابل بحث با دامنهی وسیعی از معانی-ست و در حقیقت تعادل بین توسعه و محیط زیست است. اما سوال مهم این است که کیفیت محیطزیست تحت تاثیر چه عواملی است؟ و چه اندازه از عملکرد بهتر محیط طبیعی به عملکرد انسانها بستگی دارد؟ برای بررسی کیفیت محیط طبیعی شاخصهای مختلفی ارائه شده است که یکی از کاملترین و مهمترین آنها شاخص عملکردی محیطزیست (EPI) میباشد. شاخص عملکردی محیط زیست بر دو هدف اصلی حفاظت از محیطزیست شامل کاهش فشارهای محیطزیستی بر سلامت انسان و ارتقای وضعیت زیستبومها و مدیریت صحیح منابع طبیعی تأکید دارد. این دو مؤلفه توسط 16 شاخص در 6 زمینه بهداشت محیط، کیفیت هوا، کیفیت منابع آب، کیفیت منابع طبیعی مولد، تنوع زیستی و زیستگاه و انرژی پایدار اندازهگیری میشوند. در این شاخص با تعیین اهداف نهایی و مطلوب کمی و تعیین فاصله هر کشور نسبت به آنها، امتیاز و رتبه هر کشور مشخص میشود؛ این شاخص هر ساله منتشر میشود. بنابرین شاخص مذکور بیشترین ارتباط را با رفتار انسانی و جامعه بشری دارد چراکه بشر همواره به منظور دستیابی به توسعه تکنولوژیکی آسیبهای جدی و در بسیاری موارد غیر قابل جبرانی به محیط زیست وارد کرده است از اینرو یکی از راهکارهای جلوگیری از آسیب رساندن به محیط زیست و پیش-گیری از تخریب آن تغییر رفتار انسانها به سمت وسوی ابعاد طبیعتگراییست. محدودیت ذخایر و پایان-پذیری منابع انرژی فسیلی و مشکلات زیستمحیطی ناشی از مصرف این منابع از طرفی دلایل قابل توجهیست که بر لزوم ایجاد تغییر در رفتارهای مصرفی افراد تأکید میکند. اتخاذ راهکارهای شایسته برای جلوگیری از هدررفتن و مصرف بیرویه انرژی و نیز اصلاح رفتارهای زیستمحیطی جامعه در کشور ما هم دارای اهمیت روز افزونیست، چراکه جلوگیری از اتلاف منابع سوختهای فسیلی، علاوه بر حصول سریعتر توسعه پایدار و حفظ منابع برای نسلهای آینده، کاهش آلودگیهای زیستمحیطی را که یکی از مشکلات اصلی پیش روی بشر امروزیست را در پی خواهد داشت. در این میان دستیابی به تغییرات رفتاری در مورد موضوعی خاص، پیش از هر چیز مستلزم ایجاد تغییر در نگرش افراد در مورد همان موضوع است. مطالعات سیرز نشاندهندی وجود چهار سطح تغییر در فرد است. در ابتدا دانش فرد باید تغییر یابد(آموزش)، تغییر دانش تغییر نگرش، تغییر نگرش تغییر رفتار فردی و در نهایت تغییر رفتار فردی تغییر رفتار گروهی را به دنبال خواهد داشت. بدین ترتیب تغییر در نگرش فرد، بر رفتار وی و در نهایت بر رفتار گروهی وی نیز تأثیرگذار خواهد بود. بنابراین گمان میرود میتوان با تغییر در رفتار اجتماعی افراد از قبیل تغییر عادتها، بالا بردن سطح آگاهیها و سوق دادن افراد به سمت توجه بیشتر به محیط زیست که در واقع مصداقی از توسعهی انسانی و اجتماعی میباشد، چارهای برای بحران انرژی و محیط زیست اندیشید. ابزار اصلی حفاظت محیط زیست از کانال محیط اجتماعی، توسعه و گسترش آگاهیهای زیستمحیطی در سطح جامعه و همچنین بهبود فرهنگ زیستمحیطی در ردههای مختلف اجرایی است. لزوم توجه به محیط زیست و جلوگیری از تخریب و آسیب رساندن به آن در مسیر نیل به چشماندازهای توسعه پایدار ضروری به نظر میرسد. لذا در این مقاله با استفاده از تحلیلهای آماری به نقش توسعه انسانی و توسعه اجتماعی بر روی شاخص عملکردی محیط زیست پرداخته و در نهایت راهکارهای اصلاحی و پیشنهادات سیاستی ارائه میگردد. بنابرین هدف این پژوهش بررسی رابطه شاخص توسعه انسانی و شاخص عملکرد محیط زیست میباشد. به عبارت دیگر پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این سؤال است که آیا با افزایش یا کاهش در سطح توسعه انسانی در مقدار شاخص عملکرد محیط زیست تغییری به وجود میآید یا خیر؟ تخمین با استفاده از روش دادههای تلفیقی (پانل) در یک گروه منتخب از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بوده که در بازه زمانی 2002-2013 مورد بررسی قرار میگیرند. نتایج نشاندهندهی رابطهی مثبت بین سطح شاخص توسعه انسانی وشاخص عملکرد محیط زیست میباشد. بنابراین به نظر میرسد توجه به ارتقای آموزش، بهداشت و استاندارد زندگی مردم یک جامعه میتواند بستر مناسبی جهت همکاری مردم در جهت کاهش آسیبهای زیستمحیطی باشد |
کلیدواژه ها: |
توسعه انسانی، توسعه اجتماعی، شاخص عملکرد محیطزیست، محیط زیست |
وضعیت : مقاله پذیرفته شده است |